سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خود پسندیدن مانع به زیادت رسیدن است . [نهج البلاغه]

صالح5

?- الید الواحده لا تصفّق (یک دست صدا ندارد)

 4- وهب الأمیر ما لا یملک (از کیسة خلیفه می‌بخشد)

 5- و للناس فیما یعشقون مذاهب (سلیقه‌ها یکنواخت نیست)

 6- هل یصلح العطّار ما أفسد الدّهر (آب رفته به جوی باز نیاید)

 7- من یمدح العروس إلّا أهلها (هیچ کس نمی‌گوید ماست من ترش است)

 8- من کثر کلامه کثر ملامه (پرگو خطاگوست)

 9- من قرع باباً و لجّ و لج (عاقبت جوینده یابنده است)

 10- من طلب العلی سهر اللیالی (گنج خواهی در طلب رنجی ببر)

 11- من طلب شیئاً وجدّ وجد (عاقبت جوینده یابنده بود)

12- من طلب أخاً بلا عیب بقی بلا أخ. (گل بی‌خار خداست یا کجاست)

 13- من حفر بئراً لأخیه وقع فیها (چاه مکن بهر کسی اول خودت دوم کسی)

 14- من جدّ وجد (عاقبت جوینده یابنده بود)  

15- من صارع الحقّ صرعه (با آل علی هر که در افتاد بر افتاد)  

16- المعیدی تسمع به خیر من أن تراه (آواز دهل شنیدن از دورخوش است) 

17- المحنه إذا شاعت سهلت (مرگ به انبوه، جشن باشد) 

18- لکلّ فرعون موسی (دست بالای دست بسیار است)  

19- لکلّ مقام مقال (هر سخنی جایی و هر نکته مکانی دارد)  

20- ماحکّ جلدک مثل ظفرک (کسی نخارد پشت من جز ناخن انگشت من)  

21- ماهکذا تورد یا سعد الإبل (راهش این نیست) (این ره که تو می‌روی به ترکستان است)  

22- الکلام یجرّ الکلام (حرف حرف می‌آورد)  

23- کلم اللسان أنکی من کلم السنان (زخم زبان از زخم شمشیر بدتر است)  

24- کالمستجیر من الرّمضاء بالنّار (از چاله به چاه افتادن) (از بیم مار در دهان اژدها رفتن)  

25- کلّ رأس به صداع (هر سری دردی دارد) 

26- کلّ شاه تناط برجلیها (هر کس را در قبر خود می‌گذارند)  

27- لا تؤخر عمل الیوم إلی غدٍ (کار امروز را به فردا میفکن)  

28- لا یؤخذ المرء بذنب أخیه (گناه دیگری را بر تو نخواهند نوشت)  

29- لکلّ جدید لذّه (نو که آمد به بازار کهنه شود دل آزار)  

30- لکلّ صارم نبوه (انسان جایزالخطا است)  

31- لا یلدغ المرء من جحر مرّتین (آدم یک بار پایش در چاله می‌رود)  

32- علی نفسها جنت براقش (خودم کردم که لعنت بر خودم باد)  

33- عند الشدائد تعرف الإخوان (دوست آن باشد که گیرد دست دوست در پریشان حالی و درماندگی)  

34- غاب القطّ إلعب یا فار (حال میدان برایت خالی شده هر چه می‌خواهی بکن)  

35- فعل المرء یدلّ علی أصله (از کوزه همان برود تراود که در اوست)  

36- فوق کلّ ذی علم علیم (دست بالای دست بسیار است)  

37- کالشمس فی رابعه النهار (مثل روز روشن)  

38- کلام اللیل یمحوه النهار (کنایه بر کسی که به قول خود عمل نمی‌کند) 

39- قاب قوسین أو أدنی (کنایه از بسیار نزدیک بودن)  

40- الصبر مفتاح الفرج (گر صبر کنی زغوره حلوا سازی)  

41- الطیور علی أشکالها تقع (کبوتر با کبوتر باز با باز کند همجنس با همجنس پرواز)  

42- عاد بخفّی حنین ـ عاد صفر الیدین (دست خالی بازگشت ـ دست از پا درازتر برگشت)  

43- عصفور فی الید خیر من عشره علی الشجره (سرکه نقد به زحلوای نسیه)  

44- ربّ سکوت أبلغ من کلام (چه بسا سکوتی که از سخن گفتن شیواتر است)

 45- السکوت أخو الرّضا (سکوت علامت رضاست)  

46- سبق السیف العذل (دیگر کار از کار گذشت) 

47- زاد الطّین بلّه (خواست ابرویش را درست کند زد چشمش را کور کرد)

 48- رحم الله إمری‌ء عمل عملاً صالحاً فأتقنه (کار نیکو کردن از پر کردن است)  

49- حبه حبه تصبح قبه (قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود) 

50- الحسود لا یسود (حسود هرگز نیاسود)  

51- الحقّ مرّ (حرف حق تلخ است)  

52- خیر الأمور أوسطها (اندازه نگهدار که اندازه نکوست)  

53- خیر البرّ عاجله (در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست)  

54- خیر الناس من ینفع الناس (بهترین مردم کسی است که به مردم نفعی برساند)  

55- خیر الکلام ما قلّ و دلّ (کم گوی و گزیده گوی چون درّ تا جهان زاندک شود پر)  

56- خالف تعرف (مخالفت کن و مشهور شو)  

57- أین الثری و أین الثریّا (این کجا و آن کجا) (تفاوت از زمین تا آسمان است)  

58- بات یشوی القراح (آه ندارد که با ناله سودا کند) 

59- بلغ السّکین العظم (کارد به استخوان رسید) (کاسة صبرش لبریز شد)  

60- بیضه الیوم خیر من دجاجه الغد (سرکه نقد به زحلوای نسیه است)

دانش آموزان کلاس سوم خانم طاهریان دبیر دینی

 




آفرین شهمیان ::: شنبه 88/11/17::: ساعت 3:16 عصر

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 10


بازدید دیروز: 99


کل بازدید :1358198
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
مدیر وبلاگ : آفرین شهمیان[296]
نویسندگان وبلاگ :
پ.قربانی[44]
م.نوربخش[0]
ف.عنایت[0]
م. صادقی[0]
الف. سورمه[0]

 
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<